سلام
من اصن خودمو بدبخت نمیدونم.نه برا این مطالب.شاید ی زمانی(تا دیپلم)فک میکردم بدبختم؛اونم برا محدودیتای زیادم بود.اما الان احساس خوشبختی داره خفم میکنه.
ولی دربارۀ چیزایی ک نوشتی:
میدونم اسلام خیلی ب زن ارزش داده(لرزش واقعیه زن رو حفظ کرده)،اما ی چیز جالبی ک وجود داره قاطی شدن دین و عرفه.
همین مسالۀ اتو زدن یا غذا پختن؛اگه انجام ندی دیگه زن زندگی نیستی.
مهریه رو چرا نمیگی؟تا بگی بده، میگه بفرما بعدشم برو خونۀ بابات.حالا هی بگو حقمه،اما اینجاها اسلام کشک میشه.
اگه بگی پول میخوام برا شیردادن(اگه روت بشه )میگه برو.مادر نیستی.احساس مادری نداری.
من عاشق اسلامم اما اسلام واقعی.شک دارم ب اسلام بودن این دینی ک خیلیامون باهاش سر میکنیم