loading...
آخرالزمان
آخرین ارسال های انجمن
فاطمه بازدید : 355 پنجشنبه 27 آبان 1395 نظرات (0)

 احمد بن محمّد بن ابى نصر می گوید که امام رضا (ع) به من فرمود: «اى احمد! میل تو به سبزى‏ها چگونه است؟». گفتم : همه را دوست دارم. 

فرمود : «اگر چنین است ، بر تو باد چغندر ؛ چرا که بر ساحل فردوس مى‏روید . در آن ، شفاى هر دردى است ، استخوان را درشت مى‏کند و گوشت مى‏رویانَد»

فاطمه بازدید : 512 چهارشنبه 27 خرداد 1394 نظرات (0)

اپلیکیشن مذهبی ، کتاب جامع الکترونیکی «امام رضا (ع)» را جهت استفاده تلفن همراه با سیستم‌ عامل اندروید قرار داده ایم که شامل زیارت نامه امام رضا (ع) ، شناسنامه  امام رضا (ع) ، زندگانی و دوره  امامت امام رضا (ع) ، فضائل و کرامات امام رضا (ع) ، سیره امام رضا (ع) ، آموزه ها و آثاری از امام رضا (ع) ، مناظرات امام رضا (ع) ، برکات حضور امام رضا (ع) در ایران ، آداب زیارت امام رضا (ع) ، چهل حدیث نورانی از امام رضا(ع) و امام رضا (ع) در آینه شعر می باشد .

از ویژگی های این اپلیکیشن می توان امکان پخش کننده صوتی ، امکان روشن نگاه داشتن صفحه نمایش ، امکان آپدیت ، امکان به اشتراک گذاری محتوا ، امکان ارسال برنامه با بلوتوث ، امکان جستجو و نمایش محصولات دیگر را نام برد .

نسخه ی فعلی نرم افزار : ۲.۵.۰

سیستم عامل موردنیاز : اندروید ۲.۰




لینک دانلود  حجم فایل : ۴.۴ مگابایت

فاطمه بازدید : 356 سه شنبه 26 شهریور 1392 نظرات (0)

از میان تمام سالنامه های قمری و میلادی ، تقویم دل من در این سرزمین تا ابد شمسی ست وقتی که خورشید نام کوچک توست …
.
.
باز هم در به در شب شدم ای نور سلام
باز هم زائرتان نیستم از دور سلام
با زبانی که به ذکرت شده مأمور سلام
به سلیمان برسد از طرف مور سلام
.
.
این سفر همیشگی دل من است
تهران به مشهد …
روز دلتنگی ، راس ساعت ۸ !!!
.
.
چه کسی گفت که در عالم بالاست بهشت ؟
دل من دید همینجاست ، همین تکه ی دنیاست بهشت !
.
.
بی نگاه تو غریبیم غریب الغربا
چون گدایی به درِ حجره ی بازاری ها
.
.
بعد از رکوع و سجده و بعد از قیام از دور
هر شب دو زانو می زنم با احترام از دور
دستی به روی سینه و دستی به سوی تو
روی لبم گُل می کند : آقا سلام از دور

.
.
کاخ همه شاهان جهان را که بگردی
دربار کسی پنجره فولاد ندارد …
.
.
چون گل به بیابان خراسان آمد
با لطف و کرم شاه غریبان آمد
ای کاش منم خاک خراسان بودم
آن لحظه که چون فصل بهاران آمد
.
.
وقتی بساط گریه مهیا نمی شود
وقتی که بغض بین گلو جا نمی شود
وقتی تمام شب به در خانه کریم
در می زند گدا و دری وا نمی شود
وقتی پس از معاینه ها گویدت طبیب
این قلب مرده است ، مداوا نمی شود
یک راه مانده بهر تو آنهم زیارت است
مشهد برو که کار تو اینجا نمی شود
.
.
گویند زیارت تو حج فقراست
بر گنبد و بارگاهت از دور سلام …
.
.
حتما قرار شاه و گدا هست یادتان
همان شب که زدم دل به نامتان
مشهد ، حرم ، ورودی باب الجواد
آقا عجیب دلم گرفته برایتان …
.
.
رفتم از کوی تو و پیش تو جا مانده دلم
پیش تو مانده و از سینه جدا مانده دلم
پر گرفتن به هوای تو چه حالی دارد
چون کبوتر به همان حال و هوا مانده دلم
پشت آن پنجره افتاده و بر گردن خود
رشته ای بسته به امید شفا مانده دلم
.
.
به شیشه های اتاقم دوباره ها کردم
و از نوشتن اسمت بر آن حیا کردم
به روی شیشه کشیدم عکس یک گنبد
به پای شیشه نشسته رضا رضا کردم
.
.
دلم “آرامش” وارونه می خواهد یعنی : “ش م ا ر ا”

فاطمه بازدید : 473 سه شنبه 26 شهریور 1392 نظرات (0)

بهر حاجات اگر دست دعا برخیزد
دلبری هست به هر حال به پا برخیزد
لطف آقای خراسان ز همه بیشتر است
هر زمان از دل پردرد صدا برخیزد
آه در سینه ی عشاق به هم مرتبطند
وقت نقاره زدن ناله ی ما برخیزد
جراتش نیست کسی حرف جهنم بزند
گر پیِ کار گنهکار ز جا برخیزد
زائر آن است که در کوی تو اتراق کند
آنکه در عرش نشسته ست چرا برخیزد ؟
تا به دست کرم تو به نوایی نرسد
از سر راه محال است گدا برخیزد
بر سر خاکم اگر آهوی تو گریه کند
از تمام جگرم بانگ رضا برخیزد
حرمت زودتر از کعبه مرا حاجی کرد
حج ما آخر ذی القعده به پا برخیزد
.
.
بر نمی گردم از این پنجره رویایی
تا تبسم بوزد از لب آن دریایی
صحن در صحن حرم اشک کبوتر جاری ست
موج در موج تنیده ست به هم شیدایی
چشم ها دوخته بر قامت گلدسته یار
شور بر پا شده از این همه بی پروایی
من که سنگینی صد شعله به دوشم دارم
عشق باریده بر این دل شده صحرایی
خیز ای عشق مرا رخصت دیداری ده
تا در آغوش کشم گنبدت ای مینایی
دست ها باز هم آهنگ شکفتن دارند
باز هم دست مرا گیر تو ای دریایی

.
.
میگریم آنقدر که کمی وا شود دلم
در بین زائران شما جا شود دلم
بر بال کفتری دل خود را نوشته ام
باید کدام صحن تو انشا شود دلم ؟
یوسف اگر تویی جگر غرق خون کم است
کاری کن ای عزیز زلیخا شود دلم
آنقدر نذر کرده ام آقا که روز حشر
با دست پر محبتت امضا شود دلم
اکسیر کن مرا به عیار نگاه خود
چون طاق صحن کهنه مطلا شود دلم
“هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق”
عاشق شدم که حضرت عیسی شود دلم
دارد دوباره می ترکد بغض عاشقت
قدری بخند بلکه که خنثی شود دلم
مخفی شده ست کنج ضریح تو روح من
دست مدد بگیر که پیدا شود دلم
.
.
پر از اعجاز ، پر از همهمه سقاخانه
منم و زمزمه ی مبهمِ سقاخانه
به تن پنجره فولاد گره خوردم تا
روی زخمم بچکد یک نمِ سقاخانه
می گذارم حجرالبغض دلم را پای
سبز نیلوفری پرچمِ سقاخانه
آمدم خسته و لب تشنه تر از اسماعیل
تا بنوشانی ام از زمزمِ سقاخانه
منم و شیشه ی بغضی که ترک خواهد خورد
عاقبت یک شب ابری دمِ سقاخانه
“نیره کاشی”
.
.
مرغ دلم پر زند بر سر کوی رضا
دست نیازم بود باز به سوی رضا
آرزویم این بود تا دم مردن شود
چشم گنه کار من باز به سوی رضا
خلق جهان زائرند از همه سو کعبه را
کعبه بود در حجاز زائر کوی رضا
با نفس عیسویش ، با دم جانبخش خویش
جان مسیحا بود زنده ز بوی رضا
بر بدنش می شود آتش دوزخ حرام
هر که خورد قطره ای آب ز جوی رضا
کشور ایران فقط نیست به او متکی
زندگی کائنات بسته به موی رضا
نیست عجب خضر اگر تشنه لب جام اوست
ساقی رضوان بود مست سبوی رضا
جرم و گناه و خطاست عادت دیرین من
عفو کرامت بود خصلت و خوی رضا
چند به شوق بهشت زائر این در شوی
جنت جنت بود روی نکوی رضا
“میثم” اگر از نماز آبروی مؤمن است
آب دهد بر نماز آب وضوی رضا

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    آیا از عملکرد سایت و موضوعات راضی هستید؟
    بیشترین مطالب درباره چی باشن؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 413
  • کل نظرات : 189
  • افراد آنلاین : 37
  • تعداد اعضا : 141
  • آی پی امروز : 68
  • آی پی دیروز : 22
  • بازدید امروز : 72
  • باردید دیروز : 117
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 72
  • بازدید ماه : 1,756
  • بازدید سال : 59,223
  • بازدید کلی : 599,371