loading...
آخرالزمان
آخرین ارسال های انجمن
فاطمه بازدید : 12251 دوشنبه 08 آذر 1395 نظرات (0)

للّهُمَّ إنّي أسأَلُكَ خَيرَ هذَا اليَومِ ونورَهُ ، وهُداهُ وبَرَكَتَهُ ، وطَهورَهُ ومُعافاتَهُ ، اللّهُمَّ إنّي أسأَلُكَ خَيرَهُ وخَيرَ ما فيهِ ، وأعوذُ بِكَ مِن شَرِّهِ وشَرِّ ما بَعدَهُ .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آلهـ وقتى كه از خواب بيدار مى شد، اين دعا را مى خوانْد ـ: پروردگارا ! از تو خير و روشنى ، و هدايت و بركت ، و پاكى و عافيتِ اين روز را مى طلبم . خدايا ! از تو خيرِ اين روز و آنچه را در آن است ، مى خواهم و از شرّ اين روز و شرّ آنچه پس از آن است ، به تو پناه مى برم.

فاطمه بازدید : 337 یکشنبه 09 آبان 1395 نظرات (0)

سيّد محمد را بهتر بشناسيم

نامه الکترونیکچاپ

حضرت امام هادي(عليه السلام) چهار پسر به نام هاي محمد، حسن، جعفر و حسين داشت. و دختري به نام عليّه
سيد محمد، طبق برخي از منابع، حدود سال (228هـ.ق.) متولد شد. بنابر اين قول، سيد محمد فرزند اول امام است. ولي طبق برخي روايات، سيد محمد فرزند دوم و از امام حسن عسکري(عليه السلام) کوچکتر بود. علي بن مهزيار نقل مي کند به امام هادي(عليه السلام) گفتم: « (پناه مي برم به خدا) اگر شما از دنيا برويد، به چه کسي رجوع کنيم؟» امام فرمود: «عَهْدِي إِلَي اْلأکْبَرِ مِنْ وَلَدِي».
سيد محمد، جليل القدر و عظيم الشأن بوده است؛ به طوري که شيعيان خيال مي کردند او امام بعدي است. ياران امام هادي(عليه السلام) نيز درباره امامت وي از امام سؤال مي کردند، علي بن عمرو نوفلي مي گويد: «همراه ابي الحسن(عليهما السلام)، در حياط منزلشان بوديم که پسرش محمد از جلوي ما گذشت. گفتم: فدايت شوم! آيا امام ما بعد از شما اين است؟ امام در جواب من فرمود: نه امام شما بعد از من حسن است.»

علاقه امام به سيد محمد
امام هادي(عليه السلام) و فرزندش امام حسن عسکري(عليه السلام) به محمد بسيار ابراز علاقه مي کردند. به طوري که امام براي او مجلس ختم برگزار کرد. جمعي از بني هاشم؛ از جمله حسن بن حسن افطس نقل کرده اند:
«روز وفات سيد محمد، به خانه امام هادي(عليه السلام) رفتيم، ديديم، در صحن خانه بساط گسترده اند و مردم دور تا دور نشسته اند. جمعيت را تخمين زديم، غير از موالي و ساير مردم 150 نفر از آل ابي طالب، بني هاشم و قريش حضور داشتند. ناگهان امام حسن(عليه السلام) در حالي که گريبان خود را در مرگ برادر چاک کرده بود، وارد شد و در کنار پدرش ايستاد، ما حضرت را نمي شناختيم. پس از ساعتي امام هادي(عليه السلام) رو به او کرده، فرمود: يَا بُنَيَّ أَحْدِثْ لِلَّهِ شُکْراً فَقَدْ أَحْدَثَ فِيکَ أَمْراً. امام حسن(عليه السلام) گريه کرد و گفت: اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، اِيّاهُ نَشْکُرُ نِعَمَهُ عَلَيْنا وَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ. پرسيدم او کيست؟ جواب داد: حسن(عليه السلام) فرزند امام علي النقي(عليه السلام)، در آن هنگام 20 ساله به نظر مي رسيد، ما فهميديم که پس از پدر، او امام است.»

وفات
سيد محمد در سال (252هـ.ق.) براي زيارت خانه خدا، قصد سفر کرد، هنگامي که به قريه بلد رسيد، مريض شد و درگذشت. شيعيان او را در همانجا دفن کردند.

کرامات
کرامات زيادي از سيد محمد ديده شده است. ميرزا حسين نوري در «النجم الثاقب» مي نويسد:
«سيد محمد، صاحب کرامات متواتر است. حتّي نزد اهل سنت هم معروف است. مردم عراق و حتي اعراب باديه نشين نيز مي ترسند به نام او سوگند ياد کنند. اگر آنها را به برداشتن مالي متهم کنند، آن را بر مي گردانند، ولي به سيد محمد قسم نمي خورند؛ زيرا عذاب آن را ديده اند.»
تعدادي از علما در باره کرامات سيد محمد کتاب هايي نوشته اند؛ از جمله رساله اي در کرامات سيد محمدبن علي الهادي، تأليف مهدي آل عبدالغفار کشميري. در اينجا به نمونه اي از کرامات وي اشاره مي شود:
علاّمه سيد ميرزا هادي خراساني از سيد حسن آل خوجه از خدام آستانه عسکريين(عليهما السلام) نقل مي کند:
«در صحن شريف ابي جعفر سيد محمد نشسته بودم، متوجه شدم شخصي عرب در حالي که يکي از دستهايش را به گردن بسته بود، وارد آستانه شد. نزديک رفتم و از علت مريضي اش پرسيدم. گفت: سال گذشته، روزي به منزل خواهرم رفتم، ديدم در حياط، گوسفندي بسته است. خواستم ذبح کرده، بخورم. خواهرم اجازه نداد و گفت: اين گوسفند نذر سيد محمد است. من به حرف او توجه نکردم و آن را ذبح کردم، پس از سه روز آثار شلي در دستم نمايان شد و روز به روز بدتر شد. من متوجه علت آن نبودم، تا اين که در اين اواخر متوجه کار خود شدم، حالا هم پشيمانم و براي شفا به آستانه سيد محمد آمده ام. سپس با همراهيان وارد حرم شد و شروع به گريه و زاري کردند. پس از ساعتي ديدم دستش را حرکت مي دهد. سجده شکر به جا آورد و نذر کرد هر سال گوسفندي بياورد و به نيت سيد محمد ذبح کند.»

منبع: ره توشه عتبات عاليات

فاطمه بازدید : 543 پنجشنبه 14 اسفند 1393 نظرات (0)

در ادامه متنی می‌آید که حضرت صاحب‌الزمان (عج)، در آن خود به علت طولانی شدن زمان غیبتشان می‌پردازند:

"وَلَوْ أَنَّ أشْیاعَنا وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ عَلَی اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنَ بِلِقائِنا، وَلَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَصِدْقِها مِنْهُمْ بِنا، فَما یَحْبِسُنا عَنْهُمْ إِلاّ ما یَتَّصِلُ بِنا مِمّا نَکْرَهُهُ وَلا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ"(۱)

"اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل می‌شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمی‌افتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می‌گشت، دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما، علّت مخفی شدن ما از آنان چیزی نیست جز آن چه از کردار آنان به ما می‌رسد و ما توقع انجام این کارها را از آنان نداریم.
شرح:
این جملات، قسمتی از نامه‌ای است که از ناحیه مقدّس امام زمان(عج) برای شیخ مفید(ره)فرستاده شده است.

حضرت(ع)در این نامه، بعد از سفارش‌های لازم به شیخ مفید(ره) و دستورهایی به شیعیان، به امر مهمّی که سبب غیبت ایشان شده است، اشاره می‌کنند. حضرت، نبود صفا و یکدلی در بین شیعیان را سبب غیبت خود می‌شمرند.

تاریخ نشان داده است که تا مردم نخواهند و تلاش نکنند، حق بر جای خویش قرار نمی‌گیرد و حکومت به دست اهلش نمی‌رسد. تجربه حضرات معصومین امام علی، امام حسن و امام حسین (علیهم السلام)، دلیل بسیار آشکاری بر این مطلب است.

اگر مردم بر خلافت حضرت علی(ع)پافشاری می‌کردند، الآن، تاریخ مسیر دیگری را می‌پیمود، ولی دنیاخواهی و ترس و ... مردم آن زمان، سبب شد از آن زمان تا آینده‌ای که معلوم نیست چه هنگام به پایان می‌رسد، جهانیان و خصوصاً شیعیان، جز ظلم و آزار چیزی نبینند.

متأسفانه کوتاهی ما، بلکه عملکرد بدمان سبب شده است که آن محرومیت تاکنون ادامه یابد.


طبق این حدیث، وظیفه ما برای تسریع و تعجیل در ظهور حضرت، این است که آن حضرت را بر خویش و خویشان مقدم داریم و با اجرای دستورهای اسلامی و گسترش و ترویج عملی اسلام، آن امام(ع) را به جهانیان بشناسانیم و دل‌ها را به سوی آن حضرت معطوف کنیم، تا به خواست خداوند، هرچه زودتر، زمینه پذیرش مردمی و جهانی آن حضرت فراهم شود.
از این حدیث شریف نکاتی استفاده می‌شود:

۱ - خداوند متعال از شیعیان عهد و پیمان گرفته که از امامان پیروی کنند و این پیروی سبب تشرّف به لقای امام زمان خواهد بود.

۲ - اعمال ناشایست شیعیان سبب دوری آن‌ها از امامشان شده است، و لذا اعمال شایسته می‌تواند در تسریع ارتباط با امام زمان(ع) مؤثر باشد.


پی نوشت:
(۱). احتجاج، ج۲، ص۳۱۵ ; بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۷، ح۸ .

فاطمه بازدید : 533 سه شنبه 19 شهریور 1392 نظرات (0)

۱- قال الإمام المهدی، صاحب العصر و الزّمان (علیه السلام و عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) :

الَّذى یَجِبُ عَلَیْکُمْ وَ لَکُمْ أنْ تَقُولُوا: إنّا قُدْوَهٌ وَ أئِمَّهٌ وَ خُلَفاءُ اللهِ فى أرْضِهِ، وَ اُمَناؤُهُ عَلى خَلْقِهِ، وَ حُجَجُهُ فى بِلادِهِ، نَعْرِفُ الْحَلالَ وَ الْحَرامَ، وَ نَعْرِفُ تَأْویلَ الْکِتابِ وَ فَصْلَ الْخِطابِ.([۱])

امام زمان (عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) فرمود: بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود که معتقد باشید بر این که ما اهل بیت رسالت، محور و اساس امور، پیشوایان هدایت و خلیفه خداوند متعال در زمین هستیم.

همچنین ما امین خداوند بر بندگانش و حجّت او در جامعه مى باشیم، حلال و حرام را مى شناسیم، تأویل و تفسیر آیات قرآن را عارف و آشنا هستیم.

 

2- قالَ (علیه السلام) : أنَا خاتَمُ الاَْوْصِیاءِ، بى یَدْفَعُ الْبَلاءُ عَنْ أهْلى وَ شیعَتى.([۲])

فرمود: من آخرین وصیّ پیغمبر خدا هستم به وسیله من بلاها و فتنه ها از آشنایان و شیعیانم دفع و برطرف خواهد شد.

 

3- قالَ (علیه السلام) : أمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَهُ فَارْجِعُوا فیها إلى رُواهِ حَدیثِنا (أحادیثِنا)، فَإنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیْکُمْ وَ أنَا حُجَّهُ اللهِ عَلَیْکُمْ.([۳])

فرمود: جهت حلّ مشکلات در حوادث – امور سیاسى، عبادى، اقتصادى، نظامى، فرهنگى، اجتماعى و… – به راویان حدیث و فقهاء مراجعه کنید که آن ها در زمان غیبت خلیفه و حجّت من بر شما هستند و من حجّت خداوند بر آن ها مى باشم.

 

4- قالَ (علیه السلام) : الحَقُّ مَعَنا، فَلَنْ یُوحِشَنا مَنْ قَعَدَعَنّا، وَ نَحْنُ صَنائِعُ رَبِّنا، وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنائِعِنا.([۴])

فرمود: حقانیّت و واقعیّت با ما اهل بیت رسول الله صلّى الله علیه وآله وسلّم مى باشد و کناره گیرى عدّه اى، از ما هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد، چرا که ما دست پروره هاى نیکوى پروردگار مى باشیم; و دیگر مخلوقین خداوند، دست پرورده هاى ما خواهند بود.

 

5- قالَ (علیه السلام) : إنَّ الْجَنَّهَ لا حَمْلَ فیها لِلنِّساءِ وَ لا وِلادَهَ، فَإذَا اشْتَهى مُؤْمِنٌ وَلَداً خَلَقَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِغَیرِ حَمْل وَ لا وِلادَه عَلَى الصُّورَهِ الَّتى یُریدُ کَما خَلَقَ آدَمَ (علیه السلام) عِبْرَهً.([۵])

فرمود: همانا بهشت جایگاهى است که در آن آبستن شدن و زایمان براى زنان نخواهد بود، پس هرگاه مؤمنى آرزوى فرزند نماید، خداوند متعال بدون جریان حمل و زایمان، فرزند دلخواهش را به او مى دهد همان طورى که حضرت آدم (علیه السلام) را آفرید.

 

6- قالَ (علیه السلام) : لا یُنازِعُنا مَوْضِعَهُ إلاّ ظالِمٌ آثِمٌ، وَ لا یَدَّعیهِ إلاّ جاحِدٌ کافِرٌ.([۶])

فرمود: کسى با ما، در رابطه با مقام ولایت و امامت مشاجره و منازعه نمى کند مگر آن که ستمگر و معصیت کار باشد، همچنین کسى مدّعى ولایت و خلافت نمى شود مگر کسى که منکر و کافر باشد.

 

7- قالَ (علیه السلام) : إنَّ الْحَقَّ مَعَنا وَ فینا، لا یَقُولُ ذلِکَ سِوانا إلاّ کَذّابٌ مُفْتَر، وَ لا یَدَّعیهِ غَیْرُنا إلاّ ضالٌّ غَوىٌّ.([۷])

فرمود: حقیقت – در همه موارد و امور – با ما و در بین ما اهل بیت عصمت و طهارت خواهد بود و چنین سخنى را هر فردى غیر از ما بگوید دروغ گو و مفترى مى باشد; و کسى غیر از ما آن را ادّعا نمى کند مگر آن که گمراه باشد.

 

8- قالَ (علیه السلام) : أبَى اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْحَقِّ إلاّ إتْماماً وَ لِلْباطِلِ إلاّ زَهُوقاً.([۸])

فرمود: همانا خداوند متعال، إباء و امتناع دارد نسبت به حقّ مگر آن که به إتمام و کمال برسد و باطل، نابود و مضمحل گردد.

 

9- قالَ (علیه السلام) : إنَّهُ لَمْ یَکُنْ لاِحَد مِنْ آبائى إلاّ وَ قَدْ وَقَعَتْ فى عُنُقِه بَیْعَهٌ لِطاغُوتِ زَمانِهِ، و إنّى أخْرُجُ حینَ أخْرُجُ وَ لا بَیْعَهَ لاِحَد مِنَ الطَّواغیتِ فى عُنُقى.([۹])

فرمود: همانا پدران من (ائمّه و اوصیاء علیهم السّلام)، بیعت حاکم و طاغوت زمانشان، بر ذمّه آن ها بود; ولى من در هنگامى ظهور و خروج نمایم که هیچ طاغوتى بر من منّت و بیعتى نخواهد داشت.

 

10- قالَ (علیه السلام) : أنَا الَّذى أخْرُجُ بِهذَا السَیْفِ فَأمْلاَالاَْرْضَ عَدْلا وَ قِسْطاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً.([۱۰])

فرمود: من آن کسى هستم که در آخر زمان با این شمشیر – ذوالفقار – ظهور و خروج مى کنم و زمین را پر از عدل و داد مى نمایم همان گونه که پر از ظلم و جور شده است.

امام مهدی عج چهل حدیث زیبا و کوتاه از امام زمان (عج)

۱۱- قالَ (علیه السلام) : اِتَّقُوا اللهُ وَ سَلِّمُوا لَنا، وَ رُدُّوا الاْمْرَ إلَیْنا، فَعَلَیْنا الاْصْدارُ کَما کانَ مِنَّا الاْیراُ، وَ لا تَحاوَلُوا کَشْفَ ما غُطِّیَ عَنْکُمْ.([۱۱])

فرمود: از خدا بترسید و تسلیم ما باشید، و امور خود را به ما واگذار کنید، چون وظیفه ما است که شما را بى نیاز و سیراب نمائیم همان طورى که ورود شما بر چشمه معرفت به وسیله ما مى باشد; و سعى نمائید به دنبال کشف آنچه از شما پنهان شده است نباشید.

 

12- قالَ (علیه السلام) : أمّا أمْوالُکُمْ فَلا نَقْبَلُها إلاّ لِتُطَهِّرُوا، فَمَنْ شاءَ فَلْیَصِلْ، وَ مَنْ شاءَ فَلْیَقْطَعْ.([۱۲])

فرمود: اموال – خمس و زکوت – شما را جهت تطهیر و تزکیه زندگى و ثروتتان مى پذیریم، پس هر که مایل بود بپردازد، و هر که مایل نبود نپردازد.

 

13- قالَ (علیه السلام) : إنّا نُحیطُ عِلْماً بِأنْبائِکُمْ، وَ لا یَعْزُبُ عَنّا شَیْىءٌ مِنْ أخْبارِکُمْ.([۱۳])

فرمود: ما بر تمامى احوال و اخبار شما آگاه و آشنائیم و چیزى از شما نزد ما پنهان نیست.

 

14- قالَ (علیه السلام) : مَنْ کانَتْ لَهُ إلَى اللهِ حاجَهٌ فَلْیَغْتَسِلْ لَیْلَهَ الْجُمُعَهِ بَعْدَ نِصْفِ اللَّیْلِ وَ یَأْتِ مُصَلاّهُ.([۱۴])

فرمود: هر که خواسته اى و حاجتى از پیشگاه خداوند متعال دارد بعد از نیمه شب جمعه غسل کند و جهت مناجات و راز و نیاز با خداوند، در جایگاه نمازش قرار گیرد.

 

15- قالَ (علیه السلام) : یَابْنَ الْمَهْزِیارِ! لَوْلاَ اسْتِغْفارُ بَعْضِکُمْ لِبَعْض، لَهَلَکَ مَنْ عَلَیْها، إلاّ خَواصَّ الشّیعَهِ الَّتى تَشْبَهُ أقْوالُهُمْ أفْعالَهُمْ.([۱۵])

فرمود: اگر طلب مغفرت و آمرزش بعضى شماها براى همدیگر نبود، هرکس روى زمین بود هلاک مى گردید، مگر آن شیعیان خاصّى که گفتارشان با کردارشان یکى است.

 

16- قالَ (علیه السلام) : وَأمّا قَوْلُ مَنْ قالَ: إنَّ الْحُسَیْنَ (علیه السلام) لَمْ یَمُتْ فَکُفْرٌ وَ تَکْذیبٌ وَ ضَلالٌ.([۱۶])

فرمود: و امّا کسانى که معتقد باشند حسین (علیه السلام) زنده است و وفات نکرده، کفر و تکذیب و گمراهى است.

 

17- قالَ (علیه السلام) : مِنْ فَضْلِهِ، أنَّ الرَّجُلَ یَنْسَى التَّسْبیحَ وَ یُدیرُا السَّبْحَهَ، فَیُکْتَبُ لَهُ التَّسْبیحُ.([۱۷])

فرمود: از فضائل تربت حضرت سیّدالشّهداء (علیه السلام) آن است که چنانچه تسبیح تربت حضرت در دست گرفته شود ثواب تسبیح و ذکر را دارد، گرچه دعائى هم خوانده نشود.

 

18- قالَ (علیه السلام) : فیمَنْ أفْطَرَ یَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضان مُتَعَمِّداً بِجِماع مُحَرَّم اَوْ طَعام مُحَرَّم عَلَیْهِ: إنَّ عَلَیْهِ ثَلاثُ کَفّارات.([۱۸])

فرمود: کسى که روزه ماه رمضان را عمداً با چیز یا کار حرامى افطار – و باطل – نماید، (غیر از قضاى روزه نیز) هر سه نوع کفّاره (۶۰ روزه، اطعام ۶۰ مسکین، آزادى یک بنده) بر او واجب مى شود.

 

19- قالَ (علیه السلام) : ألا أُبَشِّرُکَ فِى الْعِطاسِ؟ قُلْتُ: بَلى، فَقالَ: هُوَ أمانٌ مِنَ الْمَوْتِ ثَلاثَهَ أیّام.([۱۹])

نسیم خادم گوید: در حضور حضرت عطسه کردم، فرمود: مى خواهى تو را بر فوائد عطسه بشارت دهم؟

عرض کردم: بلى.

فرمود: عطسه، انسان را تا سه روز از مرگ نجات مى بخشد.

 

20- قالَ (علیه السلام) : مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ سَمّانى فى مَحْفِل مِنَ النّاسِ.

(وَ قالَ (علیه السلام) : مَنْ سَمّانى فى مَجْمَع مِنَ النّاسِ فَعَلَیْهِ لَعْنَهُ اللهِ.([۲۰])

فرمود: ملعون و مغضوب است کسى که نام اصلى مرا در جائى بیان کند.

و نیز فرمود: هر که نام اصلى مرا در جمع مردم بر زبان آورد، بر او لعنت و غضب خداوند مى باشد.

 

21- قالَ (علیه السلام): یَعْمَلُ کُلُّ امْرِىء مِنْکُمْ ما یَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا، وَ لْیَتَجَنَّب ما یُدْنیهِ مِنْ کَراهیَّتِنا وَ سَخَطِنا، فَاِنَّ امْرَءاً یَبْغَتُهُ فُجْأهٌ حینَ لا تَنْفَعُهُ تَوْبَهٌ، وَ لا یُنْجیهِ مِنْ عِقابِنا نَدَمٌ عَلى حُوبَه.([۲۱])

فرمود: هر یک از شما باید عملى را انجام دهد که سبب نزدیکى به ما و جذب محبّت ما گردد; و باید دورى کند از کردارى که ما نسبت به آن، ناخوشایند و خشمناک مى باشیم، پس چه بسا شخصى در لحظه اى توبه کند که دیگر به حال او سودى ندارد و نیز او را از عِقاب و عذاب الهى نجات نمى بخشد.

 

22- قالَ (علیه السلام) : إنَّ الاْرْضَ تَضِجُّ إلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ بَوْلِ الاْغْلَفِ أرْبَعینَ صَباحاً.([۲۲])

فرمود: زمین تا چهل روز از ادرار کسى که ختنه نشده است ناله مى کند.

————

منابع ۲۲ حدیث اول

[۱]- تفسیر عیّاشى: ج ۱، ص ۱۶، بحارالأنوار: ج ۸۹، ص ۹۶، ح ۵۸.

[۲] – دعوات راوندى: ص ۲۰۷، ح ۵۶۳.

[۳] – بحارالأنوار: ح ۲، ص ۹۰، ح ۱۳، و۵۳، ص ۱۸۱، س ۳، وج ۷۵، ص ۳۸۰، ح ۱.

[۴]- بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸، ضمن ح ۹.

[۵]- بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۶۳، س ۱۶، ضمن ح ۴.

[۶]- بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۷۹، ضمن ح ۹.

[۷]- بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۹۱، ضمن ح ۱۹.

[۸]- بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۹۳، ضمن ح ۲۱.

[۹]- الدّرّه الباهره: ص ۴۷، س ۱۷، بحارالأنوار: ج ۵۶، ص ۱۸۱، س ۱۸.

[۱۰]- بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۹، س ۱۴، و ج ۵۵، ص ۴۱.

[۱۱]- إکمال الدّین: ج ۲، ص ۵۱۰، بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۹۱.

[۱۲]- إکمال الدّین: ج ۲، ص ۴۸۴، بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۸۰.

[۱۳]- احتجاج: ج ۲، ص ۴۹۷، بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۷۵.

[۱۴] – مستدرک الوسائل: ج ۲، ص ۵۱۷، ح ۲۶۰۶.

[۱۵]- مستدرک ج ۵، ص ۲۴۷، ح ۵۷۹۵.

[۱۶]- غیبه طوسى: ص ۱۷۷، وسائل الشّیعه: ج ۲۸، ص ۳۵۱، ح ۳۹.

[۱۷]- بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۶۵، س ۸، ضمن ح ۴.

[۱۸]- من لایحضره الفقیه: ج ۲، ص ۷۴، ح ۳۱۷، وسائل الشّیعه: ج ۱۰، ص ۵۵، ح ۱۲۸۱۶.

[۱۹]- إکمال الدّین: ص ۴۳۰، ح ۵، وسائل الشّیعه: ج ۱۲، ص ۸۹، ح ۱۵۷۱۷.

[۲۰]- وسائل الشّیعه: ج ۱۶، ص ۲۴۲، ح ۱۲، بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۸۴، ح ۱۳ و ۱۴.

[۲۱]- بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۷۶، س ۵، ضمن ح ۷، به نقل از احتجاج.

[۲۲]- وسائل الشّیعه: ج ۲۱، ص ۴۴۲، ح ۲۷۵۳۴.

—————————————————————————————————————-

۲۳- قالَ (علیه السلام) : سَجْدَهُ الشُّکْرِ مِنْ ألْزَمِ السُّنَنِ وَ أوْجَبِها.([۱])

فرمود: سجده شکر پس از هر نماز از بهترین و ضرورى ترین سنّتها است.

 

24- قالَ (علیه السلام) : إنّى لاَمانٌ لاِهْلِ الاْرْضِ، کَما أنَّ النُّجُومَ أمانٌ لاِهْلِ السَّماءِ.([۲])

فرمود: به درستى که من سبب آسایش و امنیّت براى موجودات زمینى هستم، همان طورى که ستاره ها براى اهل آسمان أمان هستند.

 

25- قالَ (علیه السلام) : قُلُوبُنا اَوْعِیَهٌ لِمَشیَّهِ اللهِ، فَإذا شاءَ شِئْنا.([۳])

فرمود: قلوب ما ظرف هائى است براى مشیّت و اراده الهى، پس هرگاه او بخواهد ما نیز مى خواهیم.

 

26- قالَ (علیه السلام) : إنَّ اللهَ مَعَنا، فَلا فاقَهَ بِنا إلى غَیْرِهِ، وَالْحَقُّ مَعَنا فَلَنْ یُوحِشَنا مَنْ قَعَدَ عَنّا.([۴])

فرمود: خدا با ما است و نیازى به دیگران نداریم; و حقّ با ما است و هر که از ما روى گرداند باکى نداریم.

 

27- قالَ (علیه السلام) : ما أُرْغَمَ أنْفَ الشَّیْطانِ بِشَیْىء مِثُلِ الصَّلاهِ.([۵])

فرمود: هیچ چیزى و عملى همانند نماز، بینى شیطان را به خاک ذلّت نمى مالد و او را ذلیل نمى کند.

 

28- قالَ (علیه السلام) : لا یَحِلُّ لاِحَد أنْ یَتَصَرَّفَ فى مالِ غَیْرِهِ بِغَیْرِ إذْنِهِ.([۶])

فرمود: براى هیچکس جائز نیست که در اموال و چیزهاى دیگران تصرّف نماید مگر با اذن و اجازه صاحب و مالک آن.

 

29- قالَ (علیه السلام) : فَضْلُ الدُّعاءِ وَ التَّسْبیحِ بَعْدَ الْفَرائِضِ عَلَى الدُّعاءِ بِعَقیبِ النَّوافِلِ کَفَضْلِ الْفَرائِضِ عَلَى النَّوافِلِ.([۷])

فرمود: فضیلت تعقیب دعا و تسبیح بعد از نمازهاى واجب نسبت به بعد از نمازهاى مستحبّى همانند فضیلت نماز واجب بر نماز مستحبّ مى باشد.

 

30- قالَ (علیه السلام) : أفْضَلُ أوْقاتِها صَدْرُا النَّهارِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَهِ.([۸])

فرمود: (براى انجام نماز جعفر طیّار) بهترین و با فضیلت ترین اوقات پیش از ظهر روز جمعه خواهد بود.

 

31- قالَ (علیه السلام) : مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أخَّرَ الْغَداهَ إلى أنْ تَنْقَضِى النُّجُومُ.([۹])

فرمود: ملعون و نفرین شده است آن کسى که نماز صبح را عمداً تأخیر بیندازد تا موقعى که ستارگان ناپدید شوند.

 

32- قالَ (علیه السلام) : إنَّ اللهَ قَنَعَنا بِعَوائِدِ إحْسانِهِ وَ فَوائِدِ اِمْتِنانِهِ.([۱۰])

فرمود: همانا خداوند متعال، ما اهل بیت را به وسیله احسان و نعمت هایش قانع و خودکفا گردانده است.

 

33- قالَ (علیه السلام) : إنَّهُ لَیْسَ بَیْنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بَیْنَ أَحَد قَرابَهٌ، وَ مَنْ أنْکَرَنى فَلَیْسَ مِنّى، وَ سَبیلُهُ سَبیلُ ابْنِ نُوح.([۱۱])

فرمود: بین خداوند و هیچ یک از بندگانش، خویشاوندى وجود ندارد – و براى هرکس به اندازه اعمال و نیّات او پاداش داده مى شود – هرکس مرا انکار نماید از (شیعیان و دوستان) ما نیست و سرنوشت او همچون فرزند حضرت نوح (علیه السلام) خواهد بود.

 

34- قالَ (علیه السلام) : أما تَعْلَمُونَ أنَّ الاْرْضَ لا تَخْلُو مِنْ حُجَّه إمّا ظاهِراً وَ إمّا مَغْمُوراً.([۱۲])

فرمود: آگاه و متوجه باشید که در هیچ حالتى، زمین خالى از حجّت خداوند نخواهد بود، یا به طور ظاهر و آشکار; و یا به طور مخفى و پنهان.

 

35- قالَ (علیه السلام) : إذا أذِنَ اللهُ لَنا فِى الْقَوْلِ ظَهَرَ الْحَقُّ، وَ اضْمَحَلَّ الْباطِلُ، وَ انْحَسَرَ عَنْکُمْ.([۱۳])

فرمود: چنانچه خداوند متعال اجازه سخن و بیان حقایق را به ما بدهد، حقانیّت آشکار مى گردد و باطل نابود مى شود و خفقان و مشکلات برطرف خواهد شد.

 

36- قالَ (علیه السلام) : وَ أمّا وَجْهُ الاْنْتِفاعِ بى فى غَیْبَتى فَکَالاْنْتِفاعِ بِالشَّمْسِ إذا غَیَّبَها عَنِ الاْبْصارِ السَّحابُ.([۱۴])

فرمود: چگونگى بهره گیرى و استفاده از من در دوران غیبت همانند انتفاع از خورشید است در آن موقعى که به وسیله ابرها از چشم افراد ناپدید شود.

 

37- قالَ (علیه السلام) : وَاجْعَلُوا قَصْدَکُمْ إلَیْنا بِالْمَوَدَّهِ عَلَى السُّنَّهِ الْواضِحَهِ، فَقَدْ نَصَحْتُ لَکُمْ، وَ اللّهُ شاهِدٌ عَلَیَّ وَ عَلَیْکُمْ.([۱۵])

فرمود: هدف و قصد خویش را نسبت به محبّت و دوستى ما – اهل بیت عصمت و طهارت – بر مبناى عمل به سنّت و اجراء احکام الهى قرار دهید، پس همانا که موعظ ها و سفارشات لازم را نموده ام; و خداوند متعال نسبت به همه ما و شما گواه مى باشد.

 

38- قالَ (علیه السلام) : أمّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَإنَّهُ إلَى اللهِ، وَ کَذَبَ الْوَقّاتُونَ.([۱۶])

فرمود: زمان ظهور مربوط به اراده خداوند متعال مى باشد و هرکس زمان آن را معیّن و معرّفى کند دروغ گفته است.

 

39- قالَ (علیه السلام) : أکْثِرُواالدُّعاءَ بِتَعْجیلِ الْفَرَجِ، فَإنَّ ذلِکَ فَرَجَکُمْ.([۱۷])

فرمود: براى تعجیل ظهور من – در هر موقعیّت مناسبى – بسیار دعا کنید که در آن فرج و حلّ مشکلات شما خواهد بود.

 

40- دَفَعَ إلَیَّ دَفْتَراً فیهِ دُعاءُالْفَرَجِ وَ صَلاهٌ عَلَیْهِ، فَقالَ علیه السلام : فَبِهذا فَادْعُ.([۱۸])

یکى از مؤمنین به نام أبومحمّد، حسن بن وجناء گوید: زیر ناودان طلا در حرم خانه خدا بودم که حضرت ولىّ عصر امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف را دیدم، دفترى را به من عنایت نمود که در آن دعاى فرج و صلوات بر آن حضرت بود.

سپس فرمود: به وسیله این نوشته ها بخوان و براى ظهور و فرج من دعا کن و بر من درود و تحیّت بفرست.

—————————

منابع ۱۸ حدیث دوم

[۱]- وسائل الشّیعه: ج ۶، ص ۴۹۰، ح ۳، بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۶۱، ضمن ح ۳.

[۲]- الدّرّه الباهره: ص ۴۸، س ۳.

[۳]- بحارالأنوار: ج ۵۲، ص ۵۱، س ۴، به نقل از غیبه نعمانى.

[۴]- بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۹۱، إکمال الدّین: ج ۲، ص ۵۱۱.

[۵]- بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۸۲، ضمن ح ۱۱.

[۶]- بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۸۳، ضمن ح ۱۱.

[۷]- بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۶۱، ضمن ح ۳.

[۸]- بحارالأنوار: ج ۵۶، ص ۱۶۸، ضمن ح ۴.

[۹]- بحارالأنوار: ج ۵۵، ص ۱۶ؤ ضمن ح ۱۳، و ص ۸۶، ص ۶۰، ح ۲۰.

[۱۰]- بحارالأنوار: ج ۵۲، ص ۳۸، ضمن ح ۲۸.

[۱۱]- بحارالأنوار: ج ۵۰، ص ۲۲۷، ح ۱، به نقل از احتجاج.

[۱۲]- بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۹۱، س ۵، ضمن ح ۱۹.

[۱۳] – بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۹۶، س ۱۲، ضمن ح ۲۱.

[۱۴]- بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۸۱، س ۲۱، ضمن ح ۱۰.

[۱۵]- بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۷۹، س ۱۶، ضمن ح ۹.

[۱۶]- بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۸۱، س ۱، ضمن ح ۱۰.

[۱۷]- بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۸۱، س ۲۳، ضمن ح ۱۰.

[۱۸]- إکمال الدّین شیخ صدوق: ص ۴۴۳، ح ۱۷، بحارالأنوار: ج ۵۲، ص ۳۱، ضمن ح ۲۷.

 

ما تا ظهور ایستاده ایم

اللهم عجل لولیک الفرج

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    آیا از عملکرد سایت و موضوعات راضی هستید؟
    بیشترین مطالب درباره چی باشن؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 413
  • کل نظرات : 189
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 141
  • آی پی امروز : 204
  • آی پی دیروز : 22
  • بازدید امروز : 268
  • باردید دیروز : 117
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 268
  • بازدید ماه : 1,952
  • بازدید سال : 59,419
  • بازدید کلی : 599,567