loading...
آخرالزمان
آخرین ارسال های انجمن
313 بازدید : 834 دوشنبه 06 شهریور 1391 نظرات (0)

 

                                  جهت مشاهده،ادامه ی مطلب را کلیک کنید.

انتقادشدیددانشجویان ازتوهین به یک شخصیت دینی دربرنامه ی خنده بازار

»
۹ انجمن‌ اسلامی دانشجویان عضو اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل در واکنش به توهین یکی از برنامه‌های صدا و سیما به مقدس اردبیلی، به رئیس سازمان صدا و سیما نامه‌ای نوشتند.

متن کامل این نامه بدین شرح است:

جناب آقای سید عزت الله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما

سلام

سلامی پر از سکوتِ حاکی از تعجبِ مملو از اندوهِ سرشار از اعتراض. سکوتی که دیگر راه نفس را گرفته. سکوتی که سرشار از ناگفته‌هاست.

شاید باید به سبک و سیاق سید محمد انجوی‌نژاد در ابتدا از شما حلالیت بطلبیم و بعد فریاد بزنیم و تندی لحن‌مان را به پای جوانی‌مان بگذاریم.

حلالتان نمی‌کنیم و مطمئنا خون شهدا هم گریبان شما را خواهد گرفت و ما از روح ملکوتی حضرت امام عذرخواهی می‌کنیم و به پیشگاه حضرت صاحب الامر(عج) و نائب بزرگوارش عذر تقصیر می‌آوریم و طلب عفو می‌کنیم. آری؛ دیوار بغض سکوتمان شکسته و بغض انقلابی‌مان از تفکرات ماکیاولیستی حاکم بر استراتژی مدیران حوزه مسئولیتی جنابعالی راه گلویمان را بسته است.

چرا به بهانه مبارزه با ماهواره، برنامه‌هایی از رسانه ملی پخش می‌شود که در برخی از موارد به مراتب مخرب‌تر و مسموم‌تر از تولیدات ماهواره‌ای است؟ نتیجه چنین عملکردی غیر از هدررفت بیت‌المال مسلمین و تخریب فرهنگ چیست؟ اگر منکرید و یا دچار نسیان و فراموشی شده‌اید بد نیست یادآوری‌تان کنیم مجموعه تلویزیونی “فاصله‌ها” که ترویج هرزگی و فساد اخلاقی بود و یا “تا ثریا” و زنی چادری که پول نزول کرد و چادرش باعث قتل همسرش شد.

راستی ماحصل فعالیت‌های دوره مسئولیتی‌تان به جز چند برنامه انگشت‌شماری که شاید به تعداد انگشتان دو دست نرسند، چیست؟ اگر برنامه‌ها و سریال‌های خوبِ مثل مختارنامه و برنامه راز و ثریا را کنار بگذاریم ره‌توشه مسئولیت‌تان از گذرگاه مسئولیت خطیر بر ریاست دانشگاه عمومی صدا و سیما چیست؟

اگر گزارش‌های منتشر شده در جراید که از پرداخت‌های میلیونی به «مثلا هنرمندانی» که در شب سال تحویل ۹۰ مهمان رسانه ملی بودند حقیقت داشته باشد، شما چگونه می‌توانید در برابر شهدا پاسخگو باشید؟ و مگر آن پول‌های بیت‌المال از آن شما و مدیران‌تان است که به آقای کذا و کذا آن قدر میلیون برای حضور چند دقیقه‌ای جلوی دوربین‌هایتان عطا می‌کنید که میانگین آن مبالغ از میانگین درآمد سالیانه یک کارگر ساده و مظلوم و نجیب و کم توقع و بی‌ادعا بیشتر است؟ و مگر این «مثلا هنرمندان» چه گلی به سر این مملکت و این انقلاب زده است که اینگونه توسط بیت‌المال مسلمین باید پروار شوند.

چرا در رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران و در ایام عید بزرگ مسلمانان باید به کسانی همچون جناب مقدس اردبیلی توهین شود و دینداری آن عزیز در برنامه به ظاهر طنز «خنده بازار» به سخره گرفته شود؟ چطور است که سازندگان حقیر و کوته‌فکر این برنامه به خود اجازه داده‌اند که ماجرای ازدواج این عالم بزرگ اسلام را به باد استهزا گرفته و در آن سازمان عریض و طویل هیچکس حتی معترض‌شان هم نشده است؟ آیا غیر از این است که مدیران شما در خطاهای گذشته و انتقادهای قبلی که از طرف مومنین به این برنامه غیر‌اخلاقی شده بود یا روزه سکوت گرفتند و یا به دفاع از این لودگی‌ها در آمدند؟

به نظر می‌رسد وقت آن رسیده است که در تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی‌های خرد و کلان رسانه ملی تجدید نظری جدی صورت گیرد و ضروری است که جناب عالی و مدیران ارشد سازمان به صورت رسمی در برابر مردم مومن و انقلابی ایران اسلامی از ساحت مقدس حضرت بقیت الله الاعظم(روحی و ارواح العالمین له فداه) و نائب برحقشان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای(دام ظله علی رئوس المسلمین) عذرخواهی کرده و مسئولین مسامحه‌کار دست اندر کار تولید، ساخت و پخش این برنامه موهن را بازخواست نمایید و نتیجه را به عموم مومنین اطلاع دهید. شاید این اقدام فتح‌بابی شده و بتوان از این پس نظارت دلسوزانه‌ای بر تولید برنامه‌های آن سازمان داشته باشید.

به جاست که شخص جناب عالی و مدیران ارشد و اجرایی حوزه مسئولیت‌تان از نظرات اندیشمندان دلسوز و مومن بیش از همیشه بهره برده و نسبت رسانه و اخلاق را باز تعریف و در استراتژی های مدیریتی خویش به امر اخلاق اسلامی عمل نمایید و بخاطر داشته باشید که توسل به هر وسیله‌ای برای نیل به اهداف حتی مقدس در تباین و تضاد مطلق اخلاق و معارف اسلامی ست.

همچنین به خاطر خطاهای خرد و کلان، اثرات مخرب تولیدات نامطلوب و اسراف بیت‌المال به درگاه احدیت دست تضرع برآورده و پیشانی توبه بر خاک ندامت بسایید، باشد که حکیم عزیز و قادر متعال از سر قصور و کوتاهی و کم‌کاری‌هایتان در سال‌های مسئولیت، درگذرد و در روزی که جز عمل صالح ره‌توشه بندگان نیست دست‌تان از هیچ انباشته نباشد و در برابر امام و شهدا شرمنده‌تر نشوید.

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه محقق اردبیلی

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علوم پزشکی اهواز

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علوم و فنون خرمشهر

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه هرمزگان

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهیدچمران اهواز

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعت نفت اهواز

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه آزاد اهواز

 

—————

گاف «خنده ‌بازار» و نگرانی درباره معلومات مذهبی برنامه‌سازان

شخصی کنار جوی آبی نشسته بود، دید سیبی بر روی آب می‌آید، دست برد و سیب را برداشت و خورد. بعد از خوردن سیب به فکر افتاد که این سیبی که خوردم از کجا بود؟ پس از جستجوی بسیار به باغی رسید که سیب از آن باغ بود. از صاحب باغ سوال کرد: من سیبی از روی آب برداشتم و خوردم و بعد فهمیدم که سیب از باغ شما بوده است. نزد شما آمده‌ام که مرا حلال کنید یا آنکه قیمتش را بپردازم. صاحب باغ در جواب گفت: این باغ فقط از من نیست، ما چهار برادریم و من سهم خود را به شما بخشیدم. گفت: بسیار خوب، آن سه برادر کجا هستند، جواب داد: دو تا دیگر از برادرانم در ایران هستند و یکی در خارج از ایران. نزد آن دو برادر رفت و حلالیت طلبید و سپس بار سفر بست و به خارج از ایران رفت و خود را به در خانه آن برادر رسانید و قصه را بیان کرد. آن برادر چهارم تعجب کرد که این فرد کیست که برای یک چهارم سیب این همه راه را طی کرده و به اینجا آمده تا حلالیت بطلبد. گفت: من سهم خودم را به شما بخشیدم ولی به یک شرط و آن شرط این است که دختری دارم از چشم کور و از زبان لال و از گوش کر. اگر قبول کنی با او ازدواج کنی حلالت می‌کنم و الا نه.

جوان قدری تامل کرد و پذیرفت. وقتی مراسم عقد تمام شد و داخل حجله رفتند، عروس را حوریه‌ای از حوران بهشتی دید. از حجله بیرون آمد و به پدر دختر گفت: شما گفتید دخترتان کور و کر و لال است. گفت: آری، من دروغ نگفتم، گفتم: کور است چون تا به حال چشمش به نامحرم نیفتاده. کر است، گوش او صدای نامحرم و صدای ساز و آواز و غنا نشنیده. لال است، زبانش به دروغ و غیبت و ناسزا و تکلم با نامحرم باز نشده است. مدت‌ها از درگاه حضرت حق درخواست می‌کردم که خدایا داماد خوبی که هم کفو این دختر باشد به من مرحمت کن. خدا دعای مرا مستجاب کرد و دامادی متقی چون تو که این همه مسافت راه را پیمودی، برای این که یک چهارم سیبی را که خوردی حلال باشد نصیبم کرد.

این داستان ازدواج پدر و مادر عالم جلیل القدر احمد بن محمد اردبیلی معروف به «مقدس اردبیلی» است که در بین داستانهای مذهبی شهرت زیادی دارد بطوریکه از این داستان اقتباس های زیادی هم صورت گرفته است.

باعث تاسف است که این داستان دستمایه یکی از آیتم های طنز برنامه «خنده بازار» می شود که البته با اهانتهایی هم همراه بوده است.

این داستان یک داستان مشهور است و باید دید چگونه سرگذشت مفاخری اینچنین مورد چنین اهانت هایی قرار میگیرد.

اگر این اتفاق را عمدی تلقی کنیم بدبینانه به ماجرا نگاه کرده ایم ولی در صورت وجود ناآگاهی، این مورد اوج ناآگاهی برخی دست اندرکاران سیما نسبت به موضوعات مذهبی را نشان می دهد. یعنی هم نویسنده هم کارگردان برخی برنامه ها و برخی ناظران پخش از این مضامین بی بهره اند.

اگر فرض را هم بر این بگذاریم که نویسندگان، این ماجرا را در جایی بدون ذکر نام خوانده یا شنیده‌اند و نادانسته و ناخواسته چنین اشتباهی را مرتکب شده‌اند، این مساله برای سیستم نظارتی صداوسیما یک اتفاق بدی است که باید برای آن چاره ای اندیشید.

«خنده بازار» علیرغم وجود برخی کاستی ها از جمله برنامه های پرمخاطب سیما است که توانسته در برخی حوزه موثر واقع شود ولی این اتفاق ناخوشایند نشان از یک ناآگاهی نگران کننده در برخی قسمتهای سازمان در مورد مسایل مذهبی است.
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    آیا از عملکرد سایت و موضوعات راضی هستید؟
    بیشترین مطالب درباره چی باشن؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 413
  • کل نظرات : 189
  • افراد آنلاین : 34
  • تعداد اعضا : 141
  • آی پی امروز : 89
  • آی پی دیروز : 84
  • بازدید امروز : 167
  • باردید دیروز : 146
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 922
  • بازدید ماه : 922
  • بازدید سال : 58,389
  • بازدید کلی : 598,537